سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مهر بیکران
[ و فرمود : ] بهترین کارها آن بود که به ناخواه خود را بدان وادارى . [نهج البلاغه]

نوشته شده توسط:   سروش  

دوشنبه 85 تیر 12  9:15 صبح

 

 

به نام الله پاسدارحرمت خون شهیدان

باسلام و عرض خسته نباشید به دوستانی که درحال مطالعه این مطلب ازوبلاگ هستند ، 

 

نجوای عاشقانه  

سلام برشهداء ،سلام برمجنونهای وادی جنون ، سلام برقدمهایی که دروادی مقد س طوی( فاخلع نعلیک ) راشنیدند .سلام برجسمهای پودرشده و آمیخته باخاک ، سلام برپیکرهای بی پلاک و سلام برپلاکهای بی پیکر ، سلام برقمقمه های لب تشنه ، سلام برسربندهای قناسه دیده ، سلام برتفنگهای بی فشنگ ، سلام برهفت شهرعشق ، سلام بردوکوهه و فکه ، سلام برطلائیه و شلمچه ، سلام برهویزه و دهلاویه ، سلام برکرخه و اروند ، سلام برجزیره مجنون ، و سلام بر ........

 آری سلام برتوکه مرابه حضورطلبیدی ، اکنون آمده ام تادروادی طوی ( قالوا بلی )ی ِ تورابه تماشابنشینم به من بگوکدام وصف والایت راشرح دهم و کدام خصیصه ات رابازگوکنم .

 

 

 

ازچه بگویم آخرمنی که اسیرهواهانی نفسانی خودگشته ام ، منی که هدفم راگم کرده ام برای مطالعه زندگی تونیزوقت ندارم . دیگرحتی فرصت اندیشیدن به تورا ندارم .اصلا ازمیان این همه انسان چرامراخواندی و به مهمانی خودکشاندی ؟ ! امانه ! لحظه ای درنگ کن ! بگذاربگویم که من با همه وجوداین خوشیهاناخوشم ! بگذاراعتراف کنم که دیگرازخودم خسته شده ام من درهواهای نفسانی خودگم شده ام . بگذاریدبگویم که من ازازدحام شهرو خیابانهای مملوازآدم نماهای آن بریده ام . به من بگوییدهویت گم شده ام راازکجابیابم که دوباره گم نشود ؟ من درجستجوی آن سرچشمه ، فراز و نشیب زندگی ات راکنکاش کردم و تفسیرزندگیت راسطرسطرخواندم و درهرسطرش فضیلتی یافتم .و بالاخره یافتم بعدازپاکی ازگناه < اخلاص > همان غربالی است که اگراعمالم رادرآن بگذارندهیچ جیزبرایم باقی نمی ماند.

 

 

وای برمن ! وای که فاصله من و تو چقدرزیاداست ! امااکنون که مرابه حضورطلبیدی نخواه که بادست تهی برگردم . چرا که خودشما گفتید « مانیت کرده ایم شماکه خانه می روید با دست خالی نباشید » بگوچه کنم ؟ ازکجاشروع کنم ؟ می خواهم درهمین جا ، درهمین وادی مقدس غیرهارابگذارم و بگذرم تونیزبه کمکم می آیی ؟کمکم کن تاهمین جاخانه دلم راخانه تکانی کنم و تمام در و پنجره های شرابه « الله » مزین کنم کمکم کن که درکشوردلم فقط «الله» فرمانروایی کند و بس که اگرچنین شود دیگرهیچ چیزبرایم بی معنانخواهدبود .

 

 

گل اشکم شبی وامی شدای کاش                                       همه دردم مداوامی شدای کاش

به هرکس قسمتی دادی خدایا                                         شهادت قسمت ما می شدای کاش

تقدیم به همسنگر و دوست شفیق و شهیدم ذوالفقار محرابی از شهرستان گچساران

 

راستی : دوستان عزیز عکسهای موجود مربوط به دوسال پیش میباشد که باموبایلم درمناطق جنگی گرفته ام چنانچه  کیفیت عکسها پایین  باشند به بزرگواری خودتان ببخشید ه

التماس دعا

 

 

 


 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ